در جان بلبل گل نگر وز گل به عقل کل نگر وز رنگ در بی رنگ پر تا بو که آنجا ره بری
سال هاست که هر وقت چیز قشنگی می دیدم عاشق صاحب اثر می شدم مثلا فکر می کردم کسی که یک صدای آسمانی دارد از بهترین آدم هاست زیاد هم بیراه نبود چون اگر انسان بفهمد و بتواند درک کند ، آنقدر این زیبایی مقام دارد که صاحب آن نمی تواند بد باشد نباید گناه کند اما نکته ای که همیشه بر من پوشیده بود این بود که اینها همه ، یک فروغ رخ ساقیست ، که در جام افتاد . آدم ها صاحب این زیبایی ها نیستند یعنی یک آواز زیبا مال خواننده اش نیست یک نقش زیبا مال آن نقاش نیست و یک روی زیبا مال صاحب جمال نیست و ما آدم ها بیخود طرفدار سر سخت یک خواننده می شویم یا عاشق مختصر جمالی می شویم چون اینها صاحب آن زیبایی ها نیستند آنچه دارند عاریتی است یعنی امانتی است از طرف خدا یعنی از آن خزائن زیبایی که نزد خداست مختصری نازل شده و این ملودی بوجود آمده ، این نقاشی بوجود آمده ؛
در آیه 21 سوره حجر می خوانیم:
وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ
و هیچ چیز نیست مگرآنکه گنجینههای آن نزد ماست و ما آنرا جز به اندازهای معین فرو نمیفرستیم حالا شما فکر کنید چقدر زیبایی در دنیا وجود دارد نقاشی های استاد فرشچیان و در کنار بیشمار نقش و نگار دیگر و در کنار هزاران هزار زیبایی دیگر بعد مضمون آین آیه را در نظر بیاورید که همه این زیبایی ها مقدار مختصری از آن زیبایی حقیقیست و بیشتر و کاملترش نزد خداست.
خدایا ما عرفناک حق معرفتک خدایا ما عبدناک حق عبادتک
خدا قوت.
ما هم یک گروه هنری هستیم با یک وبلاگ :)
خوشحال میشیم از این به بعد ارتباط بیشتری با هم داشته باشیم.